حرم ابا عبدا...
رفقا لطفا این چند مورد را حتماحتماحتما با دقت بخوانید و مطالعه فرمایید و انتشار دهید‼️
??????????
1) زیارت عاشورای هر روز این ماه به هیچ وجه ترک نشود!
2) با ادب وارد شدن در عزاخانه ی سیدالشهدا(ع).
از زیر مجموعه های ادب عبارتند از:
الف)با وضو و با طهارت و با غسل توبه وارد شدن در خیمه ی اباعبدالله(ع) .
اولا: ما اعتقاد داریم که در روضه ی امام حسین(ع)، حضرات اهلبیت(ع)، از جمله حضرت صدیقه ی طاهره(س) حضور دارند و اقتضای ادب بر این است که در محضر این حضرات، با طهارت وارد شد!
دوما: بر استناد برخی روایات و نظرات برخی علما، روضه ی امام حسین(ع) همان حرم ایشان است.پس برای وارد شدن به حرم سیدالشهدا(ع) باید با وضو وارد شد و از در و دیوار آن مکان تبرک گرفت!
ب) آرام قدم برداشتن و با حزن وارد شدن در مکان روضه.
اعتقاد شیعه است که فرش های روضه ی سیدالشهدا(ع)، در اصل بال ملائک است که در زیر پای عزاداران حضرتش پهن شده!
العیاذ باالله، بی ادبی به روضه ی سیدالشهدا(ع) کم توفیقی های بزرگی را به همراه دارد!
حواسمان باشد که ادب کردن، مهمترین شرط است برای تقرب در دستگاه سیدالشهدا(ع).
در تاریخ ،نمونه های زیادی ست که به جهت همین ادب کردن، از دوزخ و غضب الهی، از مقربین حضرات معصومین ع شدند!
از جمله: جناب حر ریاحی، علی گندابی، قاسم جیگرکی و…
گر به عزاخانه اش میروی “آهسته” رو
بال ملائک بود فرش عزای حسین …
ج) نخوابیدن و دراز نکردن پا و باادب نشستن و نخندیدن و حالت بکا داشتن در مکان روضه ی سیدالشهدا(ع).
وقتی ناموس پروردگار(حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها) عزادار است، روا نیست که ما مزاح کنیم!
د) احترام بسیار زیاد به عزاداران و مهمانان سیدالشهدا(ع).
مبادا کوچکترین نگاه و کوچکترین حرف تلخی به عزاداران سیدالشهدا ع بزنیم که کسی برنجد و موجب خشم و شکستن دل حضرات اهلبیت(ع) میشود !!
و) جدل و نزاع نکردن در زیر خیمه ی اباعبدالله(ع) !!حتی اگر حق با شما بود!!
3) پوشیدن لباس عزا با طهارت و با وضو
4) همراه داشتن دستمال اشکی برای شب اول قبر!
این کار، شیوه و سیره ی بسیاری از مراجع بزرگ بوده. از جمله: آیت الله میرزا جواد تبریزی و آیت الله مرعشی نجفی و…
5) تاجایی که میتوانید در این یک ماه، در حد توان، به دستگاه سیدالشهدا(ع) خدمت کنید.(حتی در حد برداشتن یک سنجاق از زمین)
رفقا، امام حسین(ع) بدهکار کسی نمی ماند و به ما احتیاجی ندارد.بلکه ما نیازمند عنایات آن حضراتیم!
گاهی همان سنجاق برداشتن از روی زمین، موجب شفاعت ما در روز قیامت میشود!
هیچ کاری را در دستگاه سیدالشهدا(ع) کوچک نشمریم.
نمونه ی آن، داستان معروف زن بدکاره ای که یک عمر مشغول گناه بوده. اما بخاطر روشن نگه داشتن آتش غذای تعزیه خوان های سیدالشهدا(ع) مورد شفاعت سیدالشهدا(ع) قرار گرفت!
نوکری کردن اباعبدالله(ع) یک وظیفه ست!
نه اینکه انتظاری از قبال اون کار داشته باشیم.
6) نوشیدن کمتر آب و خوردن کمترغذا به احترام این یک ماه
7) مهمتر از تمام اینها، خواندن نماز اول وقت است که مهمترین سفارش ائمه ی معصومین(ع) و علماست.
در این یک ماه، سعی بر این داشته باشیم نمازمان را اول وقت بخوانیم!
8) گوش ندادن به موسیقی ،
حفظ حجاب، گناه نکردن، امربمعروف و نهی از منکر و…
9) سعی در کمتر خندیدن در این یک ماه !( زیرا عزای اشرف اولاد آدم است…)
امام رضا علیه السلام :
چون ماه محرم فرا مى رسيد، كسى پدرم را خندان نمى ديد.
? بحار الانوار(ط-بیروت) ج۴۴ ، ص۲۸
در این دهه ،به گونه ای حالت حزن داشته باشیم، که اگر کسی چهره ی مارا دید، بلاتشبیه گمان کند مادر از دست داده ایم!
حال که عزای سیدالشهدا(ع) با مصیبت جوان مادر از دست داده، غیر قابل مقایسه نیست، بلکه به مراتب بالاتر است…
10) بلاتشبیه در مراسم فاتحه ی کسی، میبینیم که برخی ها سعی میکنند به هربهانه ای که شده،خودشان را جلوی صاحب عزا نشان دهند!
رفقا سعی کنیم به هرنحوی که شده، خودمان را جلوی صاحب عزای این ماه(حضرت بقیه الله الاعظم،روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) نشان دهیم.
!به هر بهانه و به هر نحوی که شده!
(چای ریختن، کفش جفت کردن، بلندبلند گریه کردن و روضه گرم کردن مجلس سیدالشهدا(ع) و…
11) برای روضه ی امام حسین(ع)، مردانه خرج کنیم و زنانه گریه کنیم!
12)حواسمان باشد که دراین ماه، صاحب الزمان عزادار است! ما دیگر با گناهانمان قلب نازنین شان را بیشتر بدرد نیاریم!
13) صدقه دادن هر روز در دهه ی محرم به نیت تسلای قلب حجه ابن الحسن(عج) و سلامتی ایشان فراموش نشود!…
14) چشم های خود را در ماه محرم، زیاد به کف پای پدر و مادر(خصوصا مادرتان) بزنید که تاثیر بسزا و قابل توجهی در اشک چشم، عاقبت بخیری و… دارد!
و در آخر:
این عبد رو سیاه را هم از دعای خیرتون در این دهه محروم نفرمایید??
اهمیت خانواده
همسرم اجازه داد یک شب را با زن دیگری سپری کنم .
پس از سالها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد، ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد.
زن دیگری که همسرم از من میخواست که با او بیرون بروم مادرم بود که ۱۹ سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن ۳ بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی و نامنظم به او سر بزنم.
آن شب به او زنگ زدم تا برای سینما و شام بیرون برویم. مادرم با نگرانی پرسید که مگر چه شده؟ او از آن دسته افرادی بود که یک تماس تلفنی شبانه و یا یک دعوت غیرمنتظره را نشانه یک خبر بد میدانست. به او گفتم: بنظرم رسید بسیار دلپذیر خواهد بود که اگر ما امشب را با هم باشیم. او پس از کمی تامل گفت که او نیز از این ایده لذت خواهد برد.
آن جمعه پس از کار وقتی برای بردنش میرفتم کمی عصبی بودم. وقتی رسیدم دیدم که او هم کمی عصبی بود.
کتش را پوشیده بود و جلوی درب ایستاده بود، موهایش را جمع کرده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود.
با چهره ای روشن همچون فرشتگان به من لبخند زد. وقتی سوار ماشین میشد گفت که به دوستانش گفته امشب با پسرم برای گردش بیرون میروم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند.
ما به رستورانی رفتیم که هر چند لوکس نبود ولی بسیار راحت و دنج بود. دستم را چنان گرفته بود که گوئی همسر رئیس جمهور بود.
پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران مشغول شدم. هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری خاطرات گذشته به من نگاه میکند، به من گفت یادش می آید که وقتی من کوچک بودم و با هم به رستوران میرفتیم او بود که منوی رستوران را میخواند.
من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسده که تو استراحت کنی و بگذاری که من این لطف را در حق تو بکنم. هنگام صرف شام گپ وگفتی صمیمانه داشتیم، هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پیرامون وقایع جاری بود و آنقدرحرف زدیم که سینما را از دست دادیم…
وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد رفت به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم. وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا شام بیرون با مادرم خوش گذشت؟ من هم در جواب گفتم خیلی بیشتر از آنچه که میتوانستم تصور کنم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی شدید درگذشت و همه چیز بسیار سریعتر از آن واقع شد که بتوانم کاری کنم.
کمی بعد پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم بدستم رسید. یادداشتی هم بدین مضمون بدان الصاق شده بود:
“نمیدانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای ۲ نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای همسرت. و تو هرگز نخواهی فهمید که آن شب برای من چه مفهومی داشته است، دوستت دارم پسرم.”
و در آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که بموقع به عزیزانمان بگوئیم که دوستشان داریم و زمانی که شایسته آنهاست به آنها اختصاص دهیم.
هیچ چیز در زندگی مهمتر از خانواده نیست.
زمانی که شایسته عزیزانتان است به آنها اختصاص دهید زیرا هرگز نمیتوان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود.
??????????
رسیدن به مقام صدیقین با بندگی خدا
رسیدن به مقام صدیقین با بندگی خدا
ارزش فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) نبود، او صدیقهی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین»(۱) «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقهی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها)، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمهی فضائل همهی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) قطرههایی هستند از دریای وجود پیغمبر - ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»(۲) اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت - این منصب والا - به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را میشناسد.۱۳۸۴/۰۵/۰۵
بیانات در دیدار جمعی از مداحان
حضرت زهرا(سلام الله علیها), عبودیت
قرآن, نهجالبلاغه